مقدمه: چالش تشخیص اختلالات شخصیت
تشخیص اختلالات شخصیت یکی از پیچیدهترین مسائل در روانشناسی بالینی است. یکی از دلایل این پیچیدگی، وجود چندین نظام تشخیصی متفاوت است که هر یک بر اساس نظریههای خاصی طراحی شدهاند و اهداف مختلفی را دنبال میکنند. این تنوع منجر به سردرگمی بیماران، خانوادهها و حتی برخی از درمانگران میشود.
نکات کلیدی مقاله
-
روشهای مختلفی برای تشخیص اختلالات شخصیت وجود دارد.
-
انتخاب بهترین روش بستگی به هدف شما از تشخیص دارد (درمان، مستندسازی، بیمه و غیره).
-
اگر هدف درمان است، باید از سیستمهایی استفاده کرد که ساختار روانشناختی اختلال را بهخوبی تبیین کنند.
-
برای دریافت خدمات بیمه، سیستم DSM-5 مورد نیاز است.
چرا سیستمهای مختلف تشخیصی با هم سازگار نیستند؟
هر نظام تشخیصی، براساس تئوری خاص خود درباره منشأ و ساختار اختلالات شخصیت طراحی شده است. این تفاوتها باعث میشود نتوان آنها را با یکدیگر ترکیب یا مقایسه کرد. به عنوان مثال، در یک سیستم ممکن است همزمان چند اختلال برای یک فرد قابل تشخیص باشد، اما در سیستمی دیگر این کار ممکن نیست.
دو نظام تشخیصی مهم برای اختلالات شخصیت
۱. سیستم DSM-5 (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی)
DSM-5 ابزار رسمی تشخیص در بسیاری از کشورهاست که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا تدوین شده است. این سیستم بیشتر برای مقاصد اداری، تحقیقاتی و بیمهای استفاده میشود.
-
ویژگیهای اصلی DSM-5:
-
بر پایه مشاهدهپذیری و رفتارهای عینی طراحی شده است.
-
انگیزههای درونی و دنیای روانی فرد را نادیده میگیرد.
-
اختلالات را در قالب فهرستهای رفتاری و تکرار آنها طبقهبندی میکند.
-
-
دستهبندی اختلالات شخصیت در DSM-5:
-
خوشه A (عجیب و غیرعادی): پارانوئید، اسکیزویید، اسکیزوتایپال
-
خوشه B (نمایشی، هیجانی و ناپایدار): مرزی، ضد اجتماعی، نمایشی، خودشیفته
-
خوشه C (مضطرب و هراسگونه): اجتنابی، وابسته، وسواسی جبری
-
در DSM-5، اگر فرد ویژگیهای چند اختلال را همزمان داشته باشد، آن را به عنوان «همبودی اختلالات شخصیت» در نظر میگیرند، که میتواند باعث ابهام در درمان شود.
۲. سیستم روابط شیء و تحولی جیمز مسترسون
سیستمی مبتنی بر نظریههای روانتحلیلی است که اختلالات شخصیت را نهتنها بر اساس رفتار، بلکه بر پایه ساختار روانی، تحولات درونی و رابطه فرد با والدین در دوران کودکی تبیین میکند.
-
سه اختلال پایهای در این سیستم:
-
اختلال شخصیت مرزی (Borderline)
-
اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic)
-
اختلال شخصیت اسکیزویید (Schizoid)
-
-
زیرگروههای اختلال خودشیفته:
-
خودشیفته نمایشی (Exhibitionist): فردی خودنمای، مغرور و جویای تحسین.
-
خودشیفته پنهان (Closet Narcissist): فردی با عزت نفس شکننده که سعی در پنهان کردن نیاز به تحسین دارد.
-
خودشیفته مخرب (Devaluing/Malignant Narcissist): فردی که با تحقیر دیگران و تخریب موفقیتهای آنها احساس ارزشمندی میکند.
-
استعاره سه ساختمان و زیرزمین مشترک
رالف کلاین از موسسه مسترسون، مدل استعاری جذابی برای درک تفاوتهای افراد با اختلالات شخصیت ارائه داده است:
سه ساختمان اصلی:
-
ساختمان مرزی: افرادی که به والدین قول دادهاند همیشه وابسته و کودکمانند بمانند تا از ترک شدن نجات پیدا کنند.
-
ساختمان خودشیفته: کسانی که برای حفظ حمایت والدین، سعی کردهاند با موفقیتها و تحسینهای بیرونی آنها را راضی نگه دارند.
-
ساختمان اسکیزویید: افرادی که احساس کردهاند برای بقا باید ابزار دست والدین باشند و توقع حمایت نداشته باشند.
زیرزمین مشترک:
کودکانی که در محیطی آشفته (مانند خانوادههای دارای اعتیاد، یا خانههای متعدد پرورشگاهی) رشد کردهاند و نتوانستهاند هیچکدام از «قراردادهای روانی» بالا را شکل دهند. این افراد ترکیبی نامنظم و متغیر از ویژگیهای مرزی، خودشیفته یا اسکیزویید را دارند. تشخیص آنها بسیار دشوارتر است، و برچسب «چند اختلال همزمان» در مورد آنها اغلب سطحی و ناکافی است.
تحلیل و مقایسه: DSM-5 یا سیستم مسترسون؟
ویژگی | DSM-5 | سیستم مسترسون |
---|---|---|
هدف | مستندسازی، بیمه | درمان روانشناختی دقیق |
روش | مشاهده رفتار | بررسی ساختار روانی |
امکان چند اختلال همزمان | دارد (همبودی) | ندارد (هر فرد در یک گروه مشخص قرار میگیرد) |
تمرکز بر درمان | کم | زیاد |
فهم دنیای درونی | ندارد | دارد |
نکات تکمیلی اختصاصی
آیا در عمل میتوان چند اختلال همزمان داشت؟
در سیستم DSM، پاسخ مثبت است. بسیاری از افراد با ترکیبی از ویژگیها مواجه هستند و ممکن است تشخیصهای چندگانه بگیرند. اما در سیستمهای روانتحلیلی، فرض بر آن است که ساختار روانی فرد، به یک گروه اصلی تعلق دارد، هرچند ممکن است برخی ویژگیهای متفرقه از گروههای دیگر داشته باشد.
اختلالات ترکیبی و مرزهای مبهم
در دهههای اخیر، اصطلاحاتی مثل «اختلال شخصیت ترکیبی» یا «ویژگیهای زیرآستانهای» در روانشناسی مطرح شدهاند. این مفاهیم به افرادی اشاره دارد که ویژگیهایی از چند اختلال دارند اما هیچکدام را بهطور کامل دارا نیستند.
نتیجهگیری
پاسخ به این پرسش که “آیا میتوان چند اختلال شخصیت داشت؟” بستگی به نظام تشخیصی مورد استفاده دارد. در مدل DSM-5، پاسخ مثبت است؛ درحالیکه در مدل مسترسون، ساختار روانی هر فرد را به یک گروه مشخص نسبت میدهند. در صورت نیاز به درمان مؤثر، بهتر است به رواندرمانی مبتنی بر درک عمیق شخصیت روی آورید و صرفاً به برچسبهای آماری بسنده نکنید.